خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

روز جمعه گذشته به اتفاق خانواده همسر رفتیم سمت سیاهکل و دیلمان و جای همه خالی. توی مسیر خیلی یاد چریک هایی بودم که توی 19 بهمن 1349، پاسگاه سیاهکل رو گرفتن. آدرسش رو هم تقریبی فهمیدم کجاست. خیلی نمیخوام طولانی بنویسم. وقت ندارم. اما دلم نیومد در مورد دو تا چیز ننویسم. اول از همه در مورد همین گروه چریک ها و دوم در مورد موجود به غایت نازنینی که شوهرخاله همسرم هستن. سالیانی بسیار دور ایشون توی هند درس خونده بودن. ازشون در مورد "راوی شانکار" پرسیدم. باورم نمیشد. گفت که کنسرت راوی شانکار رفته. از شخصیت کاریزماتیکش گفت و من چقدر آرزو میکردم میتونستم جای ایشون بودم و اون کنسرت رو میرفتم. 
گیلان واقعا زیباست، خصوصا ارتفاعات سیاهکل و دیلمان. اون روزها یاد فیلم "خانه دوست کجاست" کیارستمی افتادم. با موسیقی تیتراژ پایانیش که تار امین الله حسین بود، عشق بازی کردم. احساساتم ملغمه عجیبی شده بود از چریک های فدایی خلق و راوی شانکار و طبیعت دیلمان و موسیقی صبا و ...
یادش بخیر و روح راوی شانکار و شهدای فاتح پاسگاه سیاهکل در بهشت برین شاد.
  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی