خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

خون بر مرمر

شنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۴، ۰۱:۱۷ ق.ظ

موسی زنگنه یه شعر زیبا داشت که هنگام طواف بلند بلند میخوندم و سرمست میشدم.

به عشق بگویید از روبرو میآیم

با خنجری از لبخند 

و دستم از هر دسیسه خالیست.

البته این تنها پاره ای از یک شعر بلنده.

من خون دل هر ..... بوده ام.

به مرگ بگویید ...

از روبرو میآیم.

امشب که دیدم مرمر سفید حرم به خون ،قرمز شده آرزو کردم کاش ۸۵ هم یه جرثقیل افتاده بود روم و تموم میشد.

  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی