خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

ادامه

يكشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۳ ق.ظ

نکبت به همینجا ختم نشد و بعد بیدار شدن فهمیدم که سرما خوردم و سردرد دارمو یه پشه نرمی کف دستم و نیش زده.

عملا باید کمی تو تخت میموندم تا حالم جا بیاد ولی دو عامل بازدارنده وجود داشت

۱. مثانه یاری نمیکرد

۲.آب دماغ سرازیر شده بود

یعنی دقیقا تو همون لحظه هرچه مایعات اضافه بود داشت از بدنم میزد بیرون.

هیچی دیگه.

خودمو خلاص کردم.

و بعد تازه یادم اومد دلم واسه وحید تنگ شده.

یکسال پیش که ....

بگذریم

یاد باد

  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی