خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

روزمرگی یا روز مره گی

جمعه, ۱۳ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۵۰ ق.ظ

از مرداد اینجا شده خانه

دلم تاپ تاپ داشت که ای وای شغل چهارساله ام پرید حالا توی شهر غریب چه گل بگیرم به سرم؟ 

رزومه نوشتم‌.به هر جا بود سرک کشیدم.آخرش هم دوجا بهم کلاس دادند.سرجمع ۷ واحد زبان عمومی و زبان فنی.

آن روز که زنگ زدند گفتند بیا سر کلاس خر کیف بودم.جیغ و بپر بپر.

امروز آقای ن زنگ زد.از دانشکده فنی.گفت دوشنبه ها زبان برق و زبان فلان و فلان ....

از بس بی میل شده ام و تنهایی اذیت میکند تازه یادم آمد که به وحید خوابالو نگفتم.اصلا وقت نشد حرف بزنیم.رفتیم پیش امین صدا بازی کردیم و بعد به محض رسیدن خاموش شد.

  • . خزعبلات .

نظرات  (۱)

راجع به مبحث فیدبک مثبت در علم کنترل باهات حرف زده بودم. جو نده دختر.باید بفرستمت سیبری قدر عافیت رو بدونی.کتاب مجمع الجزایر گولاگ جناب الکساندر خان سولژنیتسین به شدت توصیه می شود. بخوان تا کارگر افتد بانو
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی