خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

لطف کن و از موم پنج تومنی درگذر

شنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۵، ۰۳:۵۷ ب.ظ

موم انداخته بودم.چهار روز پیش.دست و پا.اندازه ی سه چهار قاشق غذاخوری مانده بود تهش.دلم نیامد بندازمش دور.

همینجورماند روی ظرفشویی.

امروز نونوار میکردم برم رشت.

گفتم بیا و دل به دریا بزن و صورتت را موم بنداز.

همانند دل به دریا زنندگان ظرف آب جوش آماده کردم و موم را گذاشتم نرم شد و یا علی از تو مدد.



سکانس الان: 

خارش میدهم.لپها و گردن را.

گونه ها از بس ورم کرده میتوانم ببینم سایه می اندازند جلوی دیدم.

هر سه میلیمتر مربع از صورتم شده پنج میلی متر مکعب.

داغ شده و تب کرده.

رفتم ژل آاوئه ورا زدم ، ادکلن داشت بدتر شد.

گوشها متورم شده و انگار هزار تا مورچه روی لاله شان بدو بدو میروند بازار.

گردن هم باید صاف و رو به جلو باشد به محض خم کردن به سمت سینه پوستش تا میخورد و میسوزد.

آیا اگر ته کاسه ی موم را دور بیندازیم بهتر نیست؟

آیا خسیس به فاک نمیرود؟

  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی