خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

کبیر و همسر

سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۶، ۰۲:۰۸ ب.ظ

دیروز حدود ساعت 17:45 کبیر و همسر اومدند. شام رو با علی و سعیده و بابا و مامانم خوردیم. همه چی خوب و عالی. امروز کبیر رفته سمت بسطام و خرقان برای زیارت بایزید و شیخ ابوالحسن. الان مهسا و عظیم و همسر کبیر رفتند بیرون برای تفرج و خرید. من و متین هم خونه هستیم و بساط ناهار رو آماده می کنیم. آخرین قسط های سال 96 رو هم پرداخت کردم. امسال چهارمین سالیه که من و متین با هم هستیم و دومین عیدی که خونه خودمون هستیم. دو تا عید گذشته رو رشت بودیم. انشاالله برای همه سال جدید، سال خوبی باشه و خدا همه رفتگان رو رحمت کنه، خصوصا عموی من و خاله متین. 
راستی دیشب بعد از رفتن مهمون ها جلوی کبیر و همسر اجرا داشتیم. سفارش سیر من از رشت رسید، ولی ترب من به جایی نرسید و در حسرتش دارم میسوزم.
  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی