خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

متین به ورزش می رود

يكشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۷، ۰۵:۵۱ ب.ظ
از سر کار که اومدم ماشین رو دادم متین و او و مامانم رفتند ورزش. هنوز نیومدن. منم نخوابیدم و یهویی یاد لطفی افتادم و "عشق داند" رو گوش دادم. سرم توی اداره هر روز شلوغ تر میشه، ولی برای منی که اول کارمه مبارکه و خودم خیلی خوشحالم. دقیقا جایی افتادم که باید می افتادم. برق رو دوست دارم و داره جوری میشه که از عشق دوم داره به عشق اول تبدیل میشه، اگه اغراق نباشه. 
راستی امروز بعد مدت ها وقت شدم برم نماز. آخوند اداره نمازش رو با لحن سه گاه میخوند. 
  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی