خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

این یک نامه ی بلند بالاست

پنجشنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۵، ۰۳:۱۷ ق.ظ

سلام

تو که دقیقا مرض من و میدونی

و از طرفی داروش هم میدونی

و میدونی چقدر رنج میکشم از این بیخوابیها و بد خوابیها و سخت خوابی

و دلتنگی و بی کسی و بی تفریحی تو این سمنان گگگووووووه

و بالاتر از اون بی هم سخنی

و باز بی هم سخنی و بی هم سخنی

باز امشب به سان گوسفند گرفتی خوابیدی و درسته که ساعت ۳ شده ولی مغز من هنوز بیدار باشه

و اون منم که فردا ۸ صبح باید برم دانشگاه

و تو میتونی راحت بخوابی

این یه اولتیماتوم بسیار جدیه

در حالیکه خیلی از پوئن های خوبت رو تو مغز و دلام از دست دادی

و در چشم من به شدت مغضوب و به درد نخور به نظر میرسی که فقط به درد آریاو ویکیب پدیا میخوری

و عمیقا از دستت ناراحتم چون بارها بخت اخطار دادم

و هربار دقیقا مثل دفعات قبل خنگ بازی درآورپدی

و من الان دارم از عصبانیت لبمو میخورم

این اخطاره

اخطار از دل رفتن،، که خیلی رفتی

بی اهمیت شدن، که شدی

به ندرت میبوسمت

به ندرت صدات میکنم

به ندرت ازت تعریف میکنم

و تو مثل هول فقط نظاره میکنی

همتی

کارد به استخوان برسه آن خواخد شد که نباید

خودت میدونی چیو میگم

پس اون مغز استندبایتو به کار بنداز و به تن گشسادت زحمت بده

من عمییییییقا عصبی ام

شدیدا ناراحتم

و فقط خودمو لعنت میکنم که با چها تا نوشته فک کردم حرفی واسه گفتن داری

و این خیلی درد داره

  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی