مثنوی خوانی
شنبه, ۴ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۴۷ ق.ظ
امروز با حضور امین، اولین جلسه مثنوی خوانی رو کلید زدیم. امین شروع کرد به خوندن و تا قبل از حکایت اول خوند. بعد شروع کردیم به حرف زدن و آب چقدر این حرفها قشنگه. بیشتر متین و امین حرف میزدند و من استفاده می کردم. خصوصا چند تا چیز جدید شنیدم: غار افلاطون، خواب فیلسوف چینی که دید پروانه شده، عالم مُثُل افلاطون و ....
بیت شاخص امروز به نظرم این بیت اومد که حرفها از سر همین بیت شروع شد:
چون که گل رفت و گلستان درگذشت نشنوی زان پس ز بلبل سرگذشت
- ۹۶/۰۹/۰۴