خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

درد، آی درد

جمعه, ۶ بهمن ۱۳۹۶، ۰۸:۲۱ ب.ظ

اومدم پیش هرمزی.دیدم جای دکور خونه رو تنهایی تغییر داده.برف که اومد باید بخاری رو به راه می انداخت.گفتم یه عکس بگیرم بدم شهناز ببینه.نمیدونم چرا فکر کردم هنوز تو بخش انکولوژی تحت درمانه.

مامان میگفت دیروز زیر سنگ قبر خاله رو دیده که با لباس صورتی بیمارستان ، روی خاک خوابیده.

شهناز

داری میشنوی

من و عمو هرمز خونه ی شما تنهاییم.

عکست سمت راست منه.

قول میدم نگاهش نکنم.

  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی