درد، آی درد
جمعه, ۶ بهمن ۱۳۹۶، ۰۸:۲۱ ب.ظ
اومدم پیش هرمزی.دیدم جای دکور خونه رو تنهایی تغییر داده.برف که اومد باید بخاری رو به راه می انداخت.گفتم یه عکس بگیرم بدم شهناز ببینه.نمیدونم چرا فکر کردم هنوز تو بخش انکولوژی تحت درمانه.
مامان میگفت دیروز زیر سنگ قبر خاله رو دیده که با لباس صورتی بیمارستان ، روی خاک خوابیده.
شهناز
داری میشنوی
من و عمو هرمز خونه ی شما تنهاییم.
عکست سمت راست منه.
قول میدم نگاهش نکنم.
- ۹۶/۱۱/۰۶