خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۵ مطلب در خرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

ماه رمضون تموم میشه و جام جهانی شروع میشه. چه حالی بکنیم ما... اما اوضاع روحی خوب نیست، نه من که فکر کنم خیلی های دیگه. برهه عجیبی شده، سرعت افتادن به ورطه ای که قبلاها توی خیال بود، خیلی زیاد شده و خیال داره به واقعیت تبدیل میشه ولی خدا کنه نشه. الان متین کلیپی از یه ملعونِ جاهل مغروف که سردسته جُهاله برام پخش کرد. هیچ حرقی ندارم، یاد این بیت فردوسی افتادم که همه حرف رو زده:

نهان گشت آیین فرزانگان، پراکنده شد نام دیوانگان
هنر خوار شد، جادویی ارجمند، نهان راستی، آشکارا گزند
  • . خزعبلات .

ما را نمود

  • . خزعبلات .
اگه اداره گل دقیقه 118 پشت محوطه نزنه، انشاالله فردا عازم رشت هستیم. متین مشغول جمع کردن وسایل توی چمدونه. امشب با امیر بنگاهی و وحید در مورد سرمایه گذاری حرف زدیم. مدتها بود که وحید رو ندیده بودم. امروز اداره کلی چیز تاره یاد گرفتم. از سید جواد و کریم. تا آخرین لحظه با انرژی تمام کار کردم، با اینکه شب قبل 4 صبح خوابیده بودم، ولی رسیدم خونه حدود ساعت 5 رفتم به کما تا اذان. ذوق دارم برای رفتن به رشت. شعف عجیب درونی. شاید شرطی شدم، اونم به خاطر خاطرات خوبی که توی اولین سفرهام به رشت ساخته شده که قطعا درصد زیادیش از آن کبیره. کبیر رو دوست دارم و برام بسیار قابل احترامه. سرش سلامت و عمرش دراز که تا سالهای سال باهاش هم نفسی کنیم. آمین.
  • . خزعبلات .

زندگی شلوغ شده. شدم مثل اسب عصاری که هر چی میچرخم به جایی نمیرسم. به موازات به خیلی چیزها فکر میکنم. کارهای عبثی که توی شرکت انجام میدیم، ناامیدی مفط جامعه، برنامه گذاشتن های همیشگی توی تعطیلات و احتمال کنسل شدن سفر رشت. میگذرونیم فعلا تا چه گیش آید. توی همه این شرایط چند روزیست که به قول مسکوب به زبان همدلی با متین حرف میزنم و اوقات میگذرد. شکر. دوستان رو مدت زیادیست ندیدم. وحید و امین از همه بیشتر توی صف دیدن هستن و امیر هم که انگار گرت شده توی یه سیاهچال و همین طور داره محو میشه. واقعا از دست رفتست.

  • . خزعبلات .

پایه ی زندگیمون قوی تر شده که زیاد نمیاییم اینجا

یا اینکه حرفامون رو راحت تر بهمدیگه میگیم

یا اوضاع اونقد بیریخته که دل و دماغ واسه نوشتن نمیمونه

همه اینها ب کنار

چقدر زندگی دهه ی سی فرق داره با باقی عمر

چقد مسایلم عوض شده

همت آی لاو یو بدددددددان زبان که تو دانی

  • . خزعبلات .