خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۹ ثبت شده است

من و متین، توی ماه رمضون، معمولا طرفای ساعت ۱ بامداد که میشه، سحری میخوریم. امشب متین سبزی پلو با ماهی درست کرده بود و به خاطر من گوجه هم سرخ کرده بود. بعد خودش به رسم به قول خودش شوره گیله مردی، با دست مشغول خوردن غذا شد و انصافا چقدر خوشمزه و لذیذ شده بود. به موازات خوردن سحری، مصاحبه سایت آرته با هوشنگ کامکار رو تماشا کردیم. چقدر آشنایی با دنیای آدمهای بزرگ و اینکه از چه پنجره ای به دنیا نگاه میکنند، زیباست. حرف های جالبی در مورد محمدرضا لطفی زد و از کارها و آثارش مثل در گلستانه و کجایید ای شهیدان خدایی و ...

دو تا نکته جالب توی حرفهاش بود، یکی اینکه با ابتهاج حال نمی کرد و می گفت هیچ وقت آثارم رو پیشش نمی بردم و گفت وقتی کجایید ای شهیدان خدایی رو به اصرار لطفی پیش ابتهاج بردند، ابتهاج گفت این یه چیز معمولیه که به مذاق هوشنگ کامکار خوش نیومد. نکته دوم هم اینکه با احمد پژمان در کردان کرج، همسایه دیوار به دیوار هستند در باغی که هر دو دارند و اثر باغ های کردان رو برای پاس داشت خدمات احمد پژمان به موسیقی ایران نوشتند.

  • . خزعبلات .

امروز روز دورکاری مسئول مستقیم من بود. کار خاصی هم نداشتم، یعنی کارها رو رسیدم و ساعت 11:30 مرخصی گرفتم و به اتفاق متین، رفتیم برای امورات طب کار و سوپیشینه و آزمایشات بدو استخدام و کارهای تعهد محضری. دقیقه نودی کارها به اتمام رسید و اومدم اداره و بعد هم اومدم خونه و چون شب قبل حدود سه ساعت خوابیده بودم، درجا رفتم توی تخت و خوابیدم. عصر با صدای میترا از خواب بیدار شدم و خدا رو شکر رضایت دادند برای اتمام مشارکت. حالا قرار شد فردا شب با طاهر بشینیم و به حساب کتاب ها برسیم. بعد از افطار کارهای سجام مادر متین و مادر و پدر خودم رو انجام دادم. فردا هم یه کار کوچیک متین مونده و واریز وجه بانک من. کارگروه هم داریم و بعد امورات راه اندازی جدیدمون. روزهای پرکاری پیش رو دارم. فقط حسم نمیکشه بشینم برای آزمون کارشناس رسمی دادگستری بخونم که 600 تومن خرج ثبت نام و خرید کتابهاش شده.

  • . خزعبلات .

به لطف پدر متین درگیر داستان پیرچنگی شدم و به لطف حضور طولانی چند ماهه کتاب منطق الطیر در اتاق خوابمون، درگیر داستان شیخ صنعان. فعلا با اینها روزگار و ماه رمضون رو می گذرونم. درگیر بورس و مطالعات جنبی اون هم هستم. کتابهای آزمون کارشناس رسمی دادگستری من هم رسید و تورقی می کنم ولی باید با فشار بیشتری برم سراغش که شرمنده متین نشم. اوضاع فعلا بر این منوال هست تا چه پیش آید.

سه تا نسبت جدید بین آدم هایی که می شناسم پیدا کردم. من مطمئنم اگه می رفتم درس طلبگی و دینی می خوندم، یکی از فیلدهای مورد علاقم، علم "اَنساب" بود که این کلمه رو از پدر متین به یادگار دارم که میشه همون علم نسب شناسی. مثلا آیت الله مرعشی نجفی، علم انساب می دونستند. خب اما بریم سراغ اون نسبت ها:

1- سیاوش کسرایی، شاعر توده ای، با خواهر منوچهر نوذری یعنی مهری نوذری ازدواج کرده بودند.

2- چند روز پیش فریدون صدیقی، هنرمند مجسمه سازی که اسمش رو هرگز نشنیده بودم درگذشت و دیروز فهمیدم پدر رامین صدیقی (مدیر نشر موسیقی هرمس) و پسر ابوالحسن خان صدیقی (مجسمه ساز بزرگ) بودند و جالب این که پدربزرگ و نوه رو میشناختم، ولی پدر رو که فریدون صدیقی باشه نمی شناختم که با این شناخت سه نفر به هم ارتباط پیدا کردند.

3- داود رشیدی و پوری سلطانی، دارای جد مشترکی به نام "زین العابدین حائری مازندارانی" بودند که پدر پدربزرگ هر دوی اونها محسوب می شده.

  • . خزعبلات .

روزهای ماه رمضون و من هر روز میرم ماموریت. سرمون گرم کار خودمونه. دیشب، بالاخره، کتابهای آزمون کارشناس رسمی دادگستری رو سفارش دادم، شد 400 تومن. دیروز برای گذران وقت تا رسیدن وقت افطار، فیلم "روزی روزگاری در هالیوود" و امروز هم فیلم "سوگلی" رو تماشا کردیم. من نمی دونم چرا فیلم ها اینجوری شدند. من یه آدم بی نهایت آماتور در زمینه فیلم هستم ولی خدایی فیلم های 20 سال قبل به قبل یه چیز دیگه بود. دلیل انتخاب فیلم ها هم این بود که چون اسکار برده بودند رفتم سراغشون.

دیشب مصاحبه شریف لطفی با سایت آرته رو تماشا کردم، البته دو قسمتش هنوز مونده که ندیدم. واقعا این آدم ها قابل احترام هستند و نمونه یک انسان درست و خوب. یه مستند از باغ بابُر کابل هم تماشا کردم.

امروز مجید خلج در اینستاگرام، فایلی صوتی از استاد شجریان در مورد سفر به تاجیکستان و کنسرت معروف تاجیکستان گذاشته بود. چند تا نکته جالب داشت این مصاحبه:

1- دعوت از شجریان از طریق خانم سرور کسمایی انجام شده بود که دعوت وزیر فرهنگ و هنر تاجیکستان رو به اطلاع شجریان رسونده بود. خانم سرور کسمایی همون کسی هستند که کلاسهای درس شاهنامه شاهرخ مسکوب رو روی اینترنت پیاده کردند و از دوستان ایشون بودند و خودشون هم نویسنده هستند و در حال حاضر در پاریس اقامت دارند.

2- قرار بوده گروه مشتاق به سرپرستی رضا قاسمی و همراهی محمود تبریزی زاده و مجید خلج هم در این برنامه که بزرگداشت باربَد بوده شرکت کنند و بعدا تصمیم می گیرند به همراه شجریان در قالب یه گروه اجرای برنامه کنند که میشه همون کنسرت معروف تاجیکستان که رضا قاسمی سیبیل های گنده داره و چه اجرایی هم از آب در اومده.

3- شجریان از دو تن از خوانندگان معروف تاجیکستان اون دوران به نام های گلچهره و آدینه هاشم نام برد که دلم میخواد برم سراغ کارهاشون و گوش بدم.

4- شجریان از موسیقی تاجیکستان گفت که بهش موسیقی فلک میگن و یه موسیقی دیگه که توی دانشگاههاشون تدریس میشه به اسم موسیقی شش مُقام که لحن ترکی و ازبکی داره. موارد خوبی برای تحقیق هستند و تا حالا اسمشون رو نشنیده بودم. 

 

الان هم قطعه "افلیا" اثر محمود تبریزی زاده رو می شنوم که جادوی عجیبی توی این موسیقی نهفتست.

  • . خزعبلات .