خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲ مطلب در بهمن ۱۴۰۳ ثبت شده است

الان توی ماشین هستم. داریم میریم ماموریت به سمت شاهرود. امروز صبح که با متین از خونه می زدیم بیرون، برف می بارید و کمی هم روی ماشین نشسته بود. متین رو رسوندم اداره و خودم اومدم سمنان برای ماموریت. دیروز هم ماموریت بودیم. رفتیم آرادان و گرمسار و در برگشت به روستای کوشک رفتیم. چقدر روستاهای جنوب گرمسار زیاد هستند و چقدر آباد و سرسبز. به امامزاده طاهر و مطهر رفتیم و در جستجوی مزار مهندس علی پازوکی. فکر کنم توی یه پست از ایشون نوشتم که چقدر خدمات بزرگی به ایران کردند. مزار رو پیدا نکردیم و ناامیدانه به سمت ماشین برگشتیم. در حین برگشت فیلم مستندی که از ایشون تهیه شده بود رو باز کردم و موقعیت مزار رو از روی فیلم حدس زدیم. سریع برگشتم و توی صحن اصلی مزار رو پیدا کردم. فاتحه ای خوندیم و برگشتیم. با تمام خدماتی که این مرد به فرهنگ ایران کرده کاری ندارم، همین که همکار و همراه خانم توران میرهادی در شورای کتاب کودک بودند، برای والا بودن روح این انسان کفایته.

اما چند روز پیش اتفاق بسیار مبارکی افتاد. در خوانش تاریخ جهانگشا در مورد جایی به اسم "تنگوت" صحبت به میون اومده بود. استاد سیدی محل دقیق این مکان رو نمی دونست، اما چون از قسمت سوم مستند جاده ابریشم که در مورد "خارا خوتو" بود، یاد این کلمه بودم. روز یکشنبه گذشته به استاد سیدی پیام دادم و در این مورد نوشتم. ایشون پیام دادند که شماره همراه من رو گرفتند و پشت بندش زنگ زدند و با ایشون حرف زدم. چقدر حس خوبی بود. خلاصه یادم رفته بود که بنویسم. البته بسیار اتفاق دیگه هم افتاد ولی وقت و حوصله نوشتن نداشتم. تمام.

  • . خزعبلات .

دامغان هستیم، من و متین، در صحن مسجد تاریخانه. روبروی ایوان اصلی، آفتاب هم از روبرو به چشمان ما می تابد. من نشسته روی سکو و متین نشسته روی صندلی با کفش های از پای برون آمده. متین اینجا را عجیب و غریب دوست دارد. الان با همان پای پیاده به سمت ایوان اصلی و شبستان رفت. حالتش حالت موسی است در کوه طور که به او فرمان داده شد: "کفش هایت را از پای برون آر، براستی که تو در سرزمین مقدس طُوی هستی". بحث شد که شاید مغول به اینجا هم آمده باشد و شاید همان کرده باشد که در مسجد جامع بخارا کرده است. الله اعلم. می رویم و باز بیشتر می نویسم. فعلا.

  • . خزعبلات .