بعد مدت ها یه آخر هفته خوب رو تجربه کردیم. از چهارشنبه 2 مهر شروع می کنم. اون روز رفته بودم شاهرود برای ماموریت. گرمای کشنده هوا فروکش کرده بود و واقعا مطبوع بود. دیروز به متین می گفتم که شش ماهه دوم سال و متعاقبش سرما که شروع میشه، حال منم خوب میشه و انرژی می گیرم. خلاصه رسیدیم شاهرود و رفتیم سر سرویس همکاران گروه اجرایی. کارها طبق دستورالعمل انجام شد و بعد از اتمام کار به سمت سمنان حرکت کردیم. قبلش وارد دامغان شدیم و یک کیلو پسته اکبری اعلا به قیمت کیلویی 450 هزار تومن از فرشگاه خیری خرید کردم. توی گردنه آهوان که بودم، از مخابرات تماس گرفتند برای راه اندازی اینترنت VDSL منزل. هماهنگ کردم و یک ساعتی بعد از رسیدنم به منزل، اپراتور مخابرات اومد و مودم جدید رو نصب کرد و بالاخره بعد از حدود 15 سال از شر اینترنت ADSL خلاص شدیم. همین حین بود که متین هم از سر کار رسید. پدر و مادرم هم بعد مدتها رفته بودند منزل شهمیرزاد. من و متین توی کل ساختمون تنها بودیم. عصر رفتیم به پارکینگ و وسایل انبار و پارکینگ رو سر و سامون دادیم. مدتها بود میخواستیم این کار رو بکنیم. حدود 4 ساعتی درگیر این کار بودیم و بالاخره با شستن ماشین و حیاط و پارکینگ، حدود ساعت 10 شب، خسته و مونده اومدیم خونه. سریع شام مختصری با تخم مرغ و تن ماهی درست کردم و خوردیم و ساعتی بعد هم از فرط خستگی خوابیدیم.
پنجشنبه 3 مهر، بعد مدت ها میخواستم بخوابم، اما سر ساعت 5:30 صبح، ساعت بدنم من رو بیدار کرد و دیگه هم خوابم نمی اومد. کلی زور زدم تا اینکه بالاخره ساعت 7:30 صبح از رختخواب اومدم بیرون. متین هم خوابش نمی اومد. صبحونه رو خوردیم و متین گفت بریم سمت دامغان یا بسطام. سریع لباس پوشیدیم و به طرف دامغان حرکت کردیم. متین آمار "رستوران قاجاریه" رو گرفته بود و خودمون رو به اونجا رسوندیم. مکانش خوب و زیبا بود و البته بسیار شلوغ. دو تا غذا سفارش دادیم. غذاهاش بد نبود ولی اگه بخوام دوباره برم، هیچ کدومشون رو انتخاب نمی کنم. بعد از صرف ناهار به طرف "تپه حصار" حرکت کردیم که برای اولین بار بود به دیدنش می رفتم. خیلی عجیب بود و به یاد تمام اشیایی افتادم که از این محل به موزه ملی ایران (موزه ایران باستان) منتقل کرده بودند. تنها نکته منفیش این بود که ریل آهن از وسط این مجموعه تاریخی چند هزار ساله می گذشت. برام واقعا جای تعجب بود که اون موقع چرا به این موضوع توجهی نکردند. بعد از اونجا به طرف "مسجد تاریخانه" رفتیم. به لطف گروهی که برای بازدید از اونجا اومده بودند، ما هم وارد مسجد شدیم. این مسجد واقعا زیباست. بعد به همراه متصدی میراث فرهنگی به "برج پیر علمدار" رفتیم. داخل بنا کتیبه ای به خط کوفی داره که بی نهایت زیباست و چشم نواز. از اونجا به طرف بستنی و آبمیوه "دایی علی" رفتیم که توی شهر بسیار معروفه. من فالوده بستنی و متین هم آب هویج بستنی سفارش داد. آخر سر هم یه بستنی قیفی هم گرفتم. بس که دیوانه و دلباخته بستنی هستم. از اونجا سری به نمایشگاهی زدیم که روز افتتاحیه اش بود. تخمه آفتابگران و تخمه کدو خریدیم و به طرف سمنان حرکت کردیم. از اونجایی که می دونستم دامغان، زادگاه فتحعلیشاه قاجار بوده، یه جا توقف کردم و در نت جستجویی کردم که اثری از کوچه و بنای مولودخانه به دست بیارم که مشخص شد بنای یاد شده تخریب شده و جاش ساختمون ساختند.
القصه، از شهر خارج شدیم و در راه "گلهای رنگارنگ شماره 561" با صدای هایده و با آهنگسازی و تنظیم استاد علی تجویدی رو شنیدیم. به متین گفتم که از نظر من، به طور مطلق میون تموم خوانندگان زن، صدای هایده، صدای شماره یک هست، بی جون و چرا. بس که این زن تمام حالت های غم، شادی، استواری، دلبری و ... رو درمنتهای زیبایی اجرا میکنه. برنامه در ماهور اجرا شده بود و بسیار زیبا. خلاصه اینکه سفر خوبی بود و بسیار به من خوش گذشت. واقعا حوصله سفرهای بیش از دو نفره و غیر خودمون رو ندارم.
جمعه 4 مهر هم مثل روز قبل، اول صبح از خواب بیدار شدم. بعد از صبحونه، رفتم داروخانه حکیم و داروهای خودم و متین و مادر رو گرفتم. بسته متین رو به مادر یکی از شاگردانش تحویل دادم و برای خودمون و مادر و پدرم نون سنگک گرفتم و اومدم خونه. عصر بعد از ناهار، مادر رو به بیمارستان سینا بردم و آمپول نوروبیون رو تزریق کرد و اومدیم خونه. علی و سعیده هم که برای جشن عروسی فاطمه و امیر رضا به کرمانشاه رفته بودند، داشتند به طرف سمنان بر می گشتند که عصر زنگ زدند که ساناز و امید و زن عمو و بچه ها تصادف کردند و توی ساوه موندند تا تکلیف اونها معلوم بشه. خوشبختانه ساعتی بعد علی و سعیده، ساناز و آوا و زن عمو رو سوار ماشین کردند و به طرف سمنان حرکت کردند. امید و آنا هم با یدک کش به طرف سمنان اومده بودند. حدود ساعت 8:30 شب رفتیم پارک شقایق. وحید و مهتاب هم از شهمیرزاد اومدند و حدود یک ساعتی پیاده روی کردیم. بعد از رسیدن به خونه متوجه شدیم که جلسه شورای امنیت هست برای بازگشت تحریم های سازمان ملل علیه ایران. جلسه شورای امنیت رو تماشا کردیم و رای گیری انجام شد و طرح چین و روسیه رای نیاورد و قراره تحریم ها از امروز اعمال بشه. خدا بخیر بگذرونه. همین.
- ۰ نظر
- ۰۶ مهر ۰۴ ، ۱۲:۰۵