خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «باغچه» ثبت شده است

امروز ظهر، از نهال فروشی، 25 تا نهال تبریزی خریدیم، ولی وقتی رفتیم بریم بکاریم، دیدیم 20 تاست. 18 تا از اونا رو کاشتیم و دو تا هم موند که بعدا بکاریم. پنج تا هم شد طلب ما که مجدد باید بریم نهال فروشی و ازش بگیریم.

تموم دیوار جنوبی باغچه رو تبریزی کاشتیم. الان هم خسته روی مبل سه نفره ها دراز کشیدیم. کار خاصی نمونده و منتظر عید نوروز هستیم که انشاالله خونواده متین، از رشت به سمنان بیان وگرنه ما میریم اونجا. 

  • . خزعبلات .

پنجشنبه گذشته، بعد مدت ها رفتیم باغ و منم مشغول کندن چاله برای کاشت نهال های جدید تبریزی شدم. قرار بود فرداش هم بریم برای ادامه کار که تست های جنت آباد پیش اومد. متین هم از این بابت ناراحت شده بود. بنابراین عزمم رو جزم کردم تا این هفته به ادامه کار مشغول بشم و تمومش کنم. ساعت حدود 13 به سمت باغچه حرکت کردیم و چاله های جدید رو کندم و گودال های قبلی رو هم عمیق تر کردم. درخت هایی رو هم که پارسال کاشته بودیم، از خاک در آوردیم و توی ارتفاع مناسب کاشتیم. خدا رو شکر ماسه بادی پارسال انقدری مونده بود که کفاف نهال های امسال رو بده. یه فرغون کود هم از همسایه گرفتم. حدود 17 تا چاله کنده شد و متین هم کف همه رو با ماسه بادی و کمی کود تا ارتفاع 20 سانتیمتری پر کرد.

موقع برگشتن به سمت خونه، از نهال فروشی بین راه که همیشه دم عید میاد اونجا بساط میکنه، قیمت نهال تبریزی رو پرسیدیم که بالاخره به خاطر تعداد زیاد، برامون 25 تومن حساب کرد. انشاالله فردا قراره با متین بریم و این 17 تا نهال تبریزی رو بخریم و بکاریم. درخت مورد علاقه من.

پ. ن:

امروز صبح رو با خبر حمله روسیه به اوکراین شروع کردیم. هر دم از باغ، بری می رسد، تازه تر از تازه تری می رسد. هر روز که از عمرم میگذره، بیشتر به این نتیجه می رسم که عالمی دیگر بباید ساخت، از نو آدمی، والسلام. 

  • . خزعبلات .