خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عطا امیدوار» ثبت شده است

سالها پیش، وقتی بزرگترین لذت و تفریح زندگیم، خرید نوار کاست بود و خیلی هم به حسین علیزاده علاقه داشتم، هر کاستی ازش پیدا می کردم رو می خریدم و گوش می دادم. اسم یکی از این کاست هایی که خریدم، "از اعصار" بود که حاوی موسیقی فیلم مستند "میراث کهن" و فیلم "زشت و زیبا" بود. به واسطه همین کاست، هر دو تا فیلم رو پیدا کردم و تماشا کردم. مستند "میراث کهن" در مورد زندگی و آثار استاد علی اسفرجانی بود که از هنرمندان رشته هنری سوخت و معرف بودند. سالها بعد متوجه شدم که ایشون پدر شهرزاد اسفرجانی، همسر هوشنگ کامکار هستند. اما در مورد فیلم "زشت و زیبا" فقط میتونم بگم از معدود فیلم هاییه که بیش از یک بار دیدم و بازی های بی نظیر و درخشان سعید پور صمیمی، مهدی فتحی، اصغر همت و گلچهره سجادیه یادم نمیره. خصوصا فضای مکانی مورد روایت فیلم هم عجیب روی من اثر گذاشت.

این همه نوشتم تا تازه به اصل مطلب برسم. دیشب هم من و هم متین، ساعت ۷ شب تازه رسیدیم خونه. من سریع دوش گرفتم و لباس پوشیدیم و رفتیم خونه مهندس گ. در شهمیرزاد. قبل از ما خانواده علی آقا و همسرشون و دخترشون اونجا بودند. بعد تر فرید و همسرشون هم اومدند. شام خوردیم و مثل همیشه خانم مهندس غوغا کرده بود. دستپخت این موجود بی نظیره. بگذریم، شایان برای فرید آهنگی گذاشته بود و داشت تعریف می کرد که تکنیک این آهنگ اینجوره و ترکیب آوازهای قدیمی هست و ... و مال آلبوم ")از اعصار". من هم اون کنار در حالت خستگی مفرط نشسته بودم و گوش هام تیز شد که چقدر صدای این آوازه خوان آشناست. پریدم اون وسط و گوشی رو از شایان گرفتم و گوش دادم و گفتم این صدا، چقدر شبیه صدای عطا امیدوار هست. بعد رفتم و آواز بی نظیر عطا امیدوار در دستگاه همایون رو برای شایان پخش کردم. شایان هم گفت جنس و فضای آوازش، عین صدای موجود توی اون قطعه آلبوم از اعصار است. 

اسم اون قطعه کوتاهِ آلبوم از اعصار، "آن روزها" بود و دیشب کلی جستجو کردم که ببینم آیا واقعا مال عطا امیدوار هست یا نه. اون جستجو نتیجه ای نداشت، ولی یاد عطا امیدوار و یاد آلبوم "از اعصار" زنده شد.

این فایل اذان عطا امیدوار در دستگاه همایون هست و بعد از اذان جادویی "سلیم موذن زاده" و برادرش "رحیم"، زیباترین اذانی هست که شنیدم:

و این هم قطعه "آن روزها" در آلبوم "از اعصار" حسین علیزاده:

  • . خزعبلات .

سه شنبه 14 دی، رفته بودیم شاهرود. کارهای ارزیابی میدانی که تموم شد، برگشتیم سمت سمنان. سریع به یاد ایشون این چند سطر رو نوشتم:


الان و در مسیر برگشت از ماموریت، از صفحه جناب علی اکبر صادقی، خبردار شدم که دکتر عطاالله امیدوار از این جهان رفتند.
در لحظه به یاد حدود پنج شش سال پیش افتادم که به اتفاق متین و دایی، رفته بودیم پاساژ پروانه. نزدیکای پاساژ، دیدم از روبرو یکی با سیبیل های خفن و کلاه داره میاد. من عطا امیدوار رو از اذان های زیباش، عکسها و آوازها و نقاشی ها و معماری هاش می شناختم. با خودم گفتم این عطا امیدوار نیست؟ از کنار هم رد شدیم و حدود بیست سی متر هم به مسیر خودمون ادامه دادیم.
یک لحظه به متین و دایی گفتم شما بمونید و با سرعت برگشتم طرف مرد سیبیلو. تا رسیدم گفتم جناب امیدوار؟ و ایشون گفت بله و شروع کردیم به حرف زدن.
از من پرسیدند از کجا منو می شناسی و منم گفت از اذان شما در دستگاه همایون. گفت چند تا اذان دیگه هم دارم و کلی حرف زدیم.
آخر سر، وقت خداحافظی، ازشون برای همه کارها و آثار زیباشون تشکر کردم و در نهایت خاطره خنده داری از استاد حسن کسایی تعریف کردند که به دلیل مثبت هیژده بودن، نمیشه تعریف کرد.
شاد باد روح این انسان جستجوگر، چندبعدی و جامعِ سنت و مدرنیته ی زمانه ی ما.

  • . خزعبلات .