هفته ای که گذشت، شلوغ ترین هفته دی ماه بود. دو تا کارگروه که دبیری هر دو تاش با منه. سه شنبه شب مستند "بزم رزم" رو که مدتها منتظرش بودم تماشا کردم. خدا پدر سایت هاشور رو بیامرزه که این فرصت رو برای ماهایی که تهران نیستیم فراهم کرده. مستند خوبی بود، خصوصا برای اطلاعاتی که من نداشتم، عکس هایی که ندیده بودم، همچنین فیلم های نابی مثل اجرای کجایید ای شهیدان خدایی بیژن کامکار و .... در مورد مارش پیروزی و سازنده اش به نام "علی اکبر دلبری" گفت. از مهرداد کاظمی، فیرزو برنجان (پدر سامی یوسف) که اولین بار بود یه مصاحبه تصویری ازش می دیدم. از آهنگی که لطفی بخاطره هویزه ساخته بود با شعری از مشفق کاشانی (برخیز که دشمن به دیار آمده امروز) و ....
چقدر علیزاده خوب حرف زد. اصلا این بشر با یه عینک دیگه همین دنیای اطراف که ما هم بهش نگته می کنیم رو نگاه میکنه. جمله معروفش این بود:
"من در وطنم مبارزه نمی کنم علیه وطنم، من در وطنم مبارزه میکنم برای وطنم" و حرف جالب ترش این بود که آهنگ نی نوا، مثل خاطره نگاری روزانه شخصی خودش بوده که بعدها به خاطره تاریخی یه ملت تبدیل شده و به حق همینه.
حرفهای حمید شاهنگیان و مهدی کلهر، مسئولین وقت موسیقی رادیو هم پخش شد. اعترافاتشون در مورد اشتباهاتشون بعد 40 سال شنیدنی بود. این مستند برای تاریخ و آیندگان تاریخ ساخته شده و همین جوری که توی اینستاگرام نوشتم ما رو یاد این میندازه که چرا از تاریخ، از گذشته ها درس نمی گیریم و این شعر فردوسی رو نوشتم:
جهان سر به سر حکمت و عبرت است چرا بهره ما همه غفلت است
چهارشنبه ای هم بعد رسیدن به خونه، متین شاگرد داشت و توی اتاق نشستم به تماشای فیلم "شام آخر" فریدون جیرانی که بعد 17 سال دیدمش. خیلی به دلم نچسبید ولی انگار برای دوره خودش خوب بوده. الله اعلم.
- ۰ نظر
- ۲۱ دی ۹۷ ، ۱۷:۲۰