دورکاری و بیهقی خوانی
با این وضعیت کرونایی و دورکاری ها و ماه رمضون، همه چیز زندگیمون به هم ریخته. هر روز ساعت 2 عصر از خواب بیدار میشیم و 7 صبح می خوابیم و روزهایی که باید برم سر کار، با بدبختی خودم رو می کشونم اداره که سر ساعت مجاز ورود کنم. اما چاره ای نیست و توی این مدت رو آوردم به خوندن تاریخ بیهقی. مجلد پنجم رو الان نگاه کردم و دیدم که 25 شهریور 96 تموم کردم. جلد ششم رو 10 اردی بهشت همین امسال (همین چند روز پیش) و جلد هفتم رو بامداد دیروز یعنی 14 اردی بهشت. به شدت مشتاق دنبال کردن داستان بودم ولی امشب دیگه بریدم و بیشتر از 15 صفحه از مجلد هشتم رو نخوندم. متین هم آزمون ضمن خدمت داشت و با هم نشسته بودیم به گوش دادن و جواب دادن آزمون ایشون. الان حوصله ام بدجوری سر رفته و دلم میخواد بکنم و برم یه مسافرت طولانی، خصوصا رشت که چند روزی هست دوباره دلم هواشو کرده. بگذریم.
هنوز هم معتقدم زیباترین کتابی که توی زندگیم خوندم، تاریخ بیهقی است و این زیبایی واقعا لایزالِ و هر صفحه جدید از این کتاب، چشم اندازی شگرف و بدیع و نو از زیبایی. روح ابوالفضل بیهقی شاد که به قول متین، نفر سوم زندگی مشترک ماست.
- ۰۰/۰۲/۱۵