کتاب ایرانی تر اثر نهال تجدد
الان ساعت ۴.۴۰ صبح و من همین الان از میدان قومس خارج شدم. به همراه همکارم و راننده به ماموریت تهران میریم. فردا هم مجدد همین جلسه امروز رو دارم و مجدد باید این مسیر رو طی کنم.
اما پریروز حدود ساعت ۱۵.۳۰ عصر، وقتی متین برای خواب عصرگاهی رفته بود، سر از فیدیبو در آوردم و کتاب "ایرانی تر" اثر خانم نهال تجدد رو خریدم و مشغول مطاله شدم. برای اولین بار تصویری از پدر نهال تجدد، یعنی رضا تجدد دیدم. فعلا بخش ابتدایی که زمینه تاریخی داره رو خوندم. صحبت از شیخ عبدالله حائری هم شد که جالب بود. همون روز بود که تونستم نسخه کامل تئاتر "مهابهاراتا" با زیرنویس رو پیدا کردم. باید اولین فرصت خالی اونو تماشا کنم و ازش بنویسم. سالها در جستجوش بودم و چون همسر خانم تجدد یعنی ژان کلود کریر نویسنده این نمایش بودند و ذکر اون در کتاب رفت، یهو تمنای چندین ساله من رو به جستجو در نت کشید و از یک سایت خریدمش. قبلا فقط توی یوتیوب بود و بدون زیرنویس. در همین حد بگم غیر از پیتر بروک که کارگردان این تئاتر بودند، ایرانی هایی مثل مرحوم محمود تبریزی زاده و جمشید شمیرانی در این تئاتر هنرمندی کردند. مدت این تئاتر پنج ساعت و نیم هست.
ادامه نوشت:
ساعت ۱۶.۲۰ عصر. داریم بر می گردیم و اول جاده فیروز کوه هستیم. توی مسیر، وقتی داشتم لوکیشن لایو خودم رو برای متین می فرستادم، عنوانی روی نقشه توجهم رو جلب کرد: "تک درخت عباس کیارستمی". جالب اینکه هر بار از طرف فیروزکوه به سمنان بر می گشتیم، این درخت توجه من رو به خودش جلب می کرد.
امروز خبردار شدیم همکارمون در بخش خط که از روز جمعه به کما رفته بودند، فوت شدند. من فقط اسمشو شنیده بودم. امروز که عکسشو دیدم، یادم اومد دقیقا روز قبل از حادثه، دیده بودمش و بهش دست دادم. خدا رحمتش کنه.
ساعت ۲۱.۳۰ هست. یادم رفت بنویسم. بعد از پایان جلسه، با راننده مون رفتیم آزمایشگاه دقت و جواب آزمایشات مادر و فاکتورهای هزینه ها رو گرفتم.
دقایقی پیش تماشای سریال "تفنگ سر پر" تموم شد. نظم و نسق درست حسابی نداشت، ولی بد نبود. بی شک بسیار پایین تر از "روزی روزگاری" همین کارگردان بود.
فردا ساعت ۴.۱۵ بیدار شم و ساعت ۵ مجدد بریم تهران. دقایقی پیش با متین جان شام خوردیم. بریونی هندی درست کرده بود در حد بمب اتم. جای همه خالی بود. یاد بریونی هندی که توی هند خوردیم بخیر.
- ۰۴/۰۳/۰۷