خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

امروز ۲۱ خرداد ۱۴۰۴

چهارشنبه, ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ۰۹:۵۶ ق.ظ

مصادف شده با سی و پنجمین سالروز تولد مهسا و یازدهمین سالروز مرگ مادربزرگ مادری من که بهش می گفتیم "عزیز کبری". داستان همیشگی زندگی؛ تولد و مرگ.

در ماموریت ایوانکی هستم و در مسیر بازگشت. دقیقا در یکی از دو مکانی هستیم که از دو طرف جاده با کوهها خیلی تنگ محصور میشن و اتفاقا خیلی هم از این مکان های بین ایوانکی و گرمسار بدم میاد. این مکان همون مکانی هست که بخشی از فیلم "ایستگاه متروک" در همین جاده فیلمبرداری شده و لیلا حاتمی داره توی ماشین بل همسرش حرف میزنه.

دیشب برای اولین بار بعد از سفر لرستان، به صورت دو نفره به دیدار مادر و پدرم رفتیم. داروهای جدید امان و طاقت مادر رو بریده. شام رو هم با اونها خوردیم. مامان که دو سه لقمه ای بیشتر نخورد.

چهار پنج شبی هست که در خرداد، پکیج روشن کردیم و شبهای سردی رو در شهمیرزاد سپری می کنیم. 

حوصله حرف زدن و نوشتن ندارم. همین بسه. اصلا همین هم زیاده. 

پ.ن:

راستی چند شب پیش، یعنی یکشنبه شب در منزل فرید و مائده فیلم "صبحانه با زرافه ها" رو تماشا کردم. با اینکه ساختار خوبی نداشت، ولی بدم نیومد، خصوصا بابت بیژن بنفشه خواه که عاشق بازیش هستم.

  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی