امروز ۲۱ خرداد ۱۴۰۴
مصادف شده با سی و پنجمین سالروز تولد مهسا و یازدهمین سالروز مرگ مادربزرگ مادری من که بهش می گفتیم "عزیز کبری". داستان همیشگی زندگی؛ تولد و مرگ.
در ماموریت ایوانکی هستم و در مسیر بازگشت. دقیقا در یکی از دو مکانی هستیم که از دو طرف جاده با کوهها خیلی تنگ محصور میشن و اتفاقا خیلی هم از این مکان های بین ایوانکی و گرمسار بدم میاد. این مکان همون مکانی هست که بخشی از فیلم "ایستگاه متروک" در همین جاده فیلمبرداری شده و لیلا حاتمی داره توی ماشین بل همسرش حرف میزنه.
دیشب برای اولین بار بعد از سفر لرستان، به صورت دو نفره به دیدار مادر و پدرم رفتیم. داروهای جدید امان و طاقت مادر رو بریده. شام رو هم با اونها خوردیم. مامان که دو سه لقمه ای بیشتر نخورد.
چهار پنج شبی هست که در خرداد، پکیج روشن کردیم و شبهای سردی رو در شهمیرزاد سپری می کنیم.
حوصله حرف زدن و نوشتن ندارم. همین بسه. اصلا همین هم زیاده.
پ.ن:
راستی چند شب پیش، یعنی یکشنبه شب در منزل فرید و مائده فیلم "صبحانه با زرافه ها" رو تماشا کردم. با اینکه ساختار خوبی نداشت، ولی بدم نیومد، خصوصا بابت بیژن بنفشه خواه که عاشق بازیش هستم.
- ۰۴/۰۳/۲۲