خطابه
خدایا سلام
حال همگی ما خوب است اما تو باور نکن.
خدایا از تو میخواهم دریچه کولر هیچ خانه ای را در امتداد تخت صاحبخانه قرار ندهی.چون بادش میرود توی دماغ صاحبخانه و صاحبخانه چشم بندش را میگذارد روی دماغش و نفسش بند میآید و پره های دماغش عرق میکند و مجبور میشود از دهان نفس بکشد و آب دهانش خشک میشود. و دردناکتر اینکه چون فکر میکند زیر تخت مار سیاه بزرگی است پایش را زمین نمیگذار تا مار اورا گاز نگیرد و هیچکس هم نیست که بیدار شود کولر را خاموش کند.
خدایا
تو راز دل همه را میدانی پس در این دل شب که جنبندگان خفته اند و تو بیداری به ید قدرتت یا کولرو خاموش کن یا دریچه رو ببند یا مار سیاه بزررگو بکش یا یه نفرو بیدار کن یا برق خونمون رو ببر یا آب کولرو قطع کن یا با شهاب ثاقب بزن دخل کولرو بیار یا کابل تیر برق خونمون رو قطع کن یا منو مرگ بده.
دارم میچام ای بی نیاز ترین بی نیازان.
- ۹۴/۰۴/۱۶