کار جدید
شنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۴، ۰۱:۳۸ ب.ظ
انگار همه چی شروع شد.
از شرکت قبلی که اومدم بیرون، درگیر مراسم خودم بودم و مراسم علی. هنوز عرق مراسم علی خشک نشده، زنگ زدن که پاشو بیا شرکت جدید. مبهوتم از کار خدا. چند روز قبل از مراسم خودم از شرکت قبلی اومدم بیرون که به کارهای خودم برسم و الانم تا مراسم علی تموم شد و رسما بیکار شدم از همه چی، زنگ زدن که بیا سر کار. موندم از کار خدا. دمش گرم.
- ۹۴/۰۶/۰۷