اضحاک
دوشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۴، ۰۱:۱۰ ب.ظ
به نظر باید بسیار مضحک برسد که آدمیزاد یک واژه را بردارد ببرد در هر باب ملعونی که دلش میخواهد و واژه جدید بسازد واما آنچه اوج معجزه است درک منطقی و دریافت حسی ای است که ما از باب مورد نظر داریم.
از لحاظ انسان شناسی خیلی عجیب است.ولی کار میکند لعنتی.
مثلا همین همسر جان برداشته مرا برده در باب موسیقی.حالا چه تفکری پشتش بوده برایم شناخته نیست.اما من شدم مثل آن ثلاثی مجردی که رفته ام در ابواب گونه گون.
صبحها که تنها هستم مرور میکنم چی بلد شده ام
از مثنوی نامه افشاری
از پور رضا دشتی
از الذی و کلهر ماهور
از نامجو چهار گاه
این خودش یک شور است.حتی بلدم در دستگاهها شعر بخوانم.
دستگاه عزیزم که از وحید عزیزم تو را بلدم، خیلی ممنون.
- ۹۴/۰۷/۲۰