خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

در پی خواب های عزیزی که میبینم

جمعه, ۲۹ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۱۵ ب.ظ

دکتر کیوان زاهدی از آندسته آدمهایی بود که فقط پول ساعت و انگشتر و پیپش پنج میلیون میشد

از آنهایی که یک جای عجیب غریب کار میکرد

از آنهایی که نقش مهمی در روابط خارجی داشت

کارگاههایش در دانشگاهای معتبر آمریکا و اروپا بود

رفیق نزدیک ون ولین و رقیه حسن و هالیدی

به من بارها گفته بود از اتاقم برو بیرون این که تو نوشتی پایان نامه نیست این داستان کودکان است

همین بلارا سرم آورد تا من فقط ازف پایان نامه ام پنج تا مقاله چاپ کردم

بعد به طرز بدی در تنهایی تمام کرد

امروز کم کم دارد باورم میشود درسم تمام شده و باید بروم سراغ تز

تنها حسرتم نبود اوست

اگر بود باز برایش داستان کودک

باز گریه

باز توبیخ

باز اخراج از اتاقش

من باز التماس

باز جان میکندم

باز جان میکندم

تا دوباره از دکتر زاهدی نمره کامل بگیرم


  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی