ادامه
يكشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۳ ق.ظ
نکبت به همینجا ختم نشد و بعد بیدار شدن فهمیدم که سرما خوردم و سردرد دارمو یه پشه نرمی کف دستم و نیش زده.
عملا باید کمی تو تخت میموندم تا حالم جا بیاد ولی دو عامل بازدارنده وجود داشت
۱. مثانه یاری نمیکرد
۲.آب دماغ سرازیر شده بود
یعنی دقیقا تو همون لحظه هرچه مایعات اضافه بود داشت از بدنم میزد بیرون.
هیچی دیگه.
خودمو خلاص کردم.
و بعد تازه یادم اومد دلم واسه وحید تنگ شده.
یکسال پیش که ....
بگذریم
یاد باد
- ۹۴/۰۹/۰۱