خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

هوین جوری

شنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۴، ۰۳:۰۸ ق.ظ

کلی چیز میز عتیقه آوردم و با وجود اینکه حدود ۹ شب رسیدیم تا ساعت ۱ فقط تونستیم وسایلو جا ب جا کنیم و همسر جان دلبر چای آورد و کوزه شکست و دستش برید و من فداش.

جفتمون گشنههههههه

وحید و خوابوندم و از بس گشنمه بیدارم.تقریبا دو ساعته دارم نت شخم میزنم و جز اینکه محمد حدید بابای جی جی با زن ایرونیش رفته کنسرت سلن دیون و بلو شید جلو انونسش اومده و مطی حیدری دوتا مهمون فرانسوی داشته و کارداشیان زاییده و عینک هیژده سر یه تف رفته و بدمست باز زده دختر مردم و ناقص کرده چیزی دستگیرم نشد.

فقط لطف این بیداری اینه که وحید هر بیس دقیقه یه بار ،( دقیقا همین حالا هم ) دستشو دراز میکنه سمت من و دنبالم میگرده بعد که پیدام میکنه پشت میکنه میخوابه.یعنی من خونه ام و اون خیالش جمعه.( خواهش میکنم بذارید برداشتم عاشقانه باشه، مثلا میتونستم فک کنم هر لحظه بودنمو چک میکنه تا ..... نکنه ولی دلم خواست از مدل اولیها باشه) .البته پشت کردن وحید اوایل واسم زجر آور بود ولی بعد ها فهمیدم وقتی خیالش خیلی راحته اینکارو میکنه، دقیقا مثل الزام شستن دستها بعد پی پی، یا یه لیوان آب خنک بعد زرشک پلو با مرغ، یا به قول مقام مسئول سیگار بعد غذا.

  • . خزعبلات .

نظرات  (۴)

هاهاهاهاهاها
متین جان عزیزم ، من نمیدونم دیگه من اینجا بست نشستم بیا روشهاتو یادم بده.
ما دوستیم باید یکاری برای هم کنیم دیگه :دیییی
نه تو نمیری زندان مجبور میشی منو بگیری ، فک کردی به همین راحتی میذارم با وثیقه بیای بیرون :دیییی
تازه خیلی باحالی ماه عسل منو میبری هند و سنگاپور و اینجو جاها ^_^
پاسخ:
ببین خاتووون
من خودم ختم بندازهای عالمم
دقیقا همین حرکتو زدم در اوج ترشیدگی شوهر کرردم
با همین روش پیش بری تا سر سال ... فلان
میخوای یه طرح بدم بهت که کل گروه همراشو از هم بپاشونی :دی
خب من خزعبلات قدیمو میخوندم بعد که دوباره اینجا راه افتاد اومدم و دیگه با هم دوست شدیم. 
نه بابا دخترم میخوای شواهد نشون بدم :دییییییییی
پاسخ:
خخخخخخخخ
فک کن شواهدتو ببینم بعد معلوم شه من پسرم.
بعد بابات از من شکایت میکنه بعد من میرم پیش سوشا مکانی ابله.
شواهد داری بیا پی وی.خخخخخ
رسیدن بخیر و اینا. 
نبودی همسر جانت زیاد رفت و آمد میکرد اینجا و از اونجا که من ماخوذ به حیام دیگه سعی کردم ساکت باشم تقریبا :دی
پاسخ:
قربانت
این بشر کلا بند نمیشه
حالا خودش بره اینور اونور جهنم
گروه جمع میکنه میاره خونه

یه سوال
من چه جوری باهات یهو دوست شدم؟

واستا خودم جواب بدم
چون جز تو کس دیگه ای نیست که باهام بحرفه

خدایی آخرش نکنه پسر باشی سورپرایزم کنی،خخخخخخ
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی