خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

به نگار

چهارشنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۴، ۰۲:۱۸ ق.ظ

آخرین روزای با هم بودن یه سی دی داد بهم

غوغای عشقبازان

شاید بشه ادعا کرد با بم خوانی شجریان و پسرش پهلو میزنه

از اونجا که حدیث نفس منه واسه من بی بدیله

این تحریر ها رو از کجا میتونه!

شوره

شوووور

مادر همه

ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی

دودم به سر برآمد زین آتش نهانی

ای بر در سرایت غوغای عشقبازان

هم چون بر آب شیرین  خدااااااااااااااا انبوه کاروانی ( یادم نیست چی چی ِ کاروانی) 

تو فارغی و عشقت بازیچه مینماید

تا خرمنت نسوزد احوال ما ندانی

شهر آن توست شاهی ( یه واو عطف بین توست و شساهی میگه حالم و بد میکنه اونو نمیگم)

فرمای هرچه خواهی

گر بی عمل ببخشی گر  بی گنه برانی.

حال من  یه جور میکنه و میبره به لبه تکینگی

کی میدونه لبه ش کجاست

  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی