خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

بخششی که در عفو هست در ...

چهارشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۵، ۰۵:۲۷ ب.ظ

زردک ،سفید رو بلعید و به مدت دو روز چنان خشمگین و داغون بودم که نه به غذاش سر زدم و نه بردمش حموم

دیروز هم گذاشتیمش باغ خاله روح انگیز

و دقیقا ۱۱ شب گریه های من شروع شد

دلم زردک و میخواست که صداش کنم و از تو آشپزخونه جیغ جیغ کنه

و صدای شالاپ شولوپ آب خوردنش بیاد

باغ تاریکه 

جای خواب زردک رو زمین سفته

گربه و سگ شاید ....

و مهمتر از همه چی بخوره؟

و طبق روال همیشه من همش گریه و گریه 

وحید هم قول داد امروز بریم پسر مامان رو برگردونیم خونه

دلم واسش ضعف میره تا بیاد

  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی