خل خلی
يكشنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۴۰ ق.ظ
سوسک بزرگ قهوه ای رو همت با دست گرفت
خونه ی جواد خوش گذشت
سوغات گرفتم
بچه مون پرید
کلی فیلم دیدیم رخ دیوانه و خدافزی طولانی
پته دوزی ادامه داره
روحانی شعار به آمریکا اعتماد نکن رو یادش رفت و انتخابات سال بعد رو از دست داد
هر شب تا طلوع بیدارم
و مهمتر ازهمه یه متری پوست مار دراز کشیدم و اولین باره دارم به دقت به فلسهاش نگا میکنم
راه پله گربه داره و معمولا شبها ترجیح میده رو پادری بخوابه
تمام طول روز هم کلید پشت در آویزونه ،چون همش میرم طبقه یک و میام
و شبها غمم میگیره که درو وا کنم و تو تاریکی چک کنم که وحید کلیدو برداشته یا نه.
چون اگه گربه نیاد،حتما جن میاد تو.
امشب اکتشافیدم.
یه کلید زتاپاس رو از تو خونه میندازم تو قفل،اگه چرخید که چه بهتر ،اگه نچرخید اول لامپ دسشویی و آشپزخونه رو روشن میکنم و بعد انتحاری میزنم و شب بند و میبندم
- ۹۵/۰۳/۳۰