لشیت
شنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۴۷ ب.ظ
لش شدم شدید. امروز دوباره دیر رفتم سر کار. خیلی اوضاعه رخوت باریه. میدونی که باید بری یه جای جدید و کار جدید و دیگه از جایی که هستی راضی نیستی و میخوای هر چه زودتر تموم شه. به هر بدبختی بود رفتم سر کار. ولی امروز خیلی از خودم بدم اومد. خوشم نمیاد کسی حرفی بهم بزنه که بهم بربخوره، حالا میخواد حرفش کاملا درست باشه یا توی لفافه گفته باشه و هر جوری اصلا.
امروز که اومدم خونه متین خوراک لوبیا درست کرده بود. وحید هم بعد مدت ها اومد خونمون و با هم شام خوردیم. رفتم پایین و یه کاسبی حسابی کردم و اومدم بالا. الان متین مشغول عوض کردن رمز عبور ایمیل هاشه و منم توی نت میچرخم.
- ۹۵/۱۰/۲۵