برق فلان جا رفت و
همدان زنگید و همت رفت کشیک
تو اینستا دیدم یه دختر که قبلا میشناختمش کچلیده و سرطان و این حرفا
خاتون لایکیده بود
ازش پرسیدم موضوع رو
اسکول موضوع رو ندونسته لایک میکنه
بعد دوتایی رفتیم ۹۰۰تا کامنت خوندیم و فهمیدیم جدا شدند و الخ
راستش من واقعا رب النوع رشتی بیغیرتم
یاد خزعبلات سابق افتادم
دست لاک زده ی سحر
چشم چپش که عکس پروفایل بود
من کلا با گذشته حالم بهتره
گفتم خاتون میشناختیش؟؟؟؟
نمیشناخت.
منم آستین بالا زدم سرچ و کوفت و غیره ، تا روزی که خواهرش رفت بیمارستان رو پیدا کردم.
باقی سرنوشتش چی شده؟
تو این وانفسا که وبلاگ قدیمی زنده شد، لیلی کیه؟ وحید گرمساره.منتظرم بیاد تعریف کنه.
دنیا خیلی عجیبه.
من چرا خسادت ندارم الان؟
دوست پسر من الان کجاست؟ تهران داره چیکار میکنه؟ ایلوستریت ؟افتر افکت ؟ کالیگرافی؟
هر کدوم از ما چقدر آبستن خاطراتیم.چقدر فکر میکنیم خودمونیم.
الان داره اسمها یادم میاد.
سما
پیسکو هم قبیله ای
سرهنگ
هیژده
اشک سرما
- ۹۷/۰۴/۱۱