خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

چشمهایش

پنجشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۷، ۰۱:۰۱ ب.ظ
دیشب مهندس د.گ و همسر و پسرشون شایان مهمون ما بودند. امین هم اومد. همش حرف موسیقی بود. شایان سنتور زد و امین هم سه تار و خانم مهندس هم آواز. شب خوبی بود و تا حدود ساعت دو و نیم خونمون بودند. بعد رفتنشون متین از دختر دایی مهندس که باهاشون اومده بود و گفت و اتفاقاتی که رفتند توی اتاق پشتی و حرفایی که زدند. بعد رفتن مهندس و خونواده سه نفری با متین و امین مبهوت اتفاقاتی بودیم که متین روایت می کرد. شب عجیبی بود. انگار بعد 33 سال زندگی، دنیا و عالم و مافیها یه روی دیگه خودش رو با ما نشون داد. رویی که شاید میدونستیم ولی باز یه قدم به یقین این وهم نزدیک تر شدیم. هنوز مبهوتم.
  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی