خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

با حساب سرانگشتی

سه شنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۸، ۰۹:۰۲ ق.ظ

میشد ساعت ۶ میموندم دنبال اتوبوس کارخونه

یا همین حالا که رو تختم خوابم جاش باید تند تند تشک جمع میکردم

یا خونه مون زیر زمین بود که نمیفهمیدم الان صبح شده یا نه

یا الان که آسوده نتم رو روشن میکنم چون مودم اوتور خونه س و من حال ندارم از اتاق خوابم خارج شم، یعنی بستهرهای همراه اول به چیزمم نیست

راحت اسنپ میگیرم

راحت میریم رفاه

ما حتی قادریم چیزهایی که دوست داریم رو با برنامه ریزی چندملهه محقق کنیم


سه روزه عمیقا مشغولشم

دنیا سخت نمیگیره

مغز من سخت میگیره

بال پریدن من کوچیکه


وگرنه چی میخوام که ناشته باشمش


البته همیشه گریز میزنم به رفاه اجتماعی غرب،اما مفت بدست نیاوردن،مالیات میدن،کار میکنن

برای زن ۳۴ ساله ای که ۱۱ صبح بیدار میشه سلانه سلانه دوش میگیره و گوشی بدست چای میخوره رفاه اجتماعی بالاتری وجود داره؟

من جام امنه   آینده م امنه   حالم خوبه   که تا ۱۱ میخوابم

کارگر نیستم

مجبور نیستم برای پول کار کنم

آزاد آزادم


پس چه مرگمه؟ 

اصلاح کن خودتو خره

یو آر وری لارج

  • . خزعبلات .

نظرات  (۱)

به به. پس خبرای جدید در راهه. خیلی خوبه. 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی