پای میز مذاکره
چهارشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۸، ۰۲:۱۰ ق.ظ
امشب رفتیم پایین برای مذاکره در مورد مشاجرات گذشته. اول کبیر و همسر رفتند و بعد من و متین. حرف زدیم و حرف زدیم و حرف زدند و حرف زدند و همه حرفا رو زدیم و اومدیم بالا. اصلا حوصله چنین مجالس و محیط هایی رو ندارم و همیشه سعی می کنم ازش دوری کنم و کاری نکنم که کار به اینجاها برسه. بعد اومدیم بالا و شام کله پاچه خوردیم و مثل روزهای گذشته که عصرها میخوابم، شب ها خواب ندارم و صبح ها به دریوزگی از خواب بیدار میشم. توی اداره که امروز یکساعت و نیم رفتم آرشیو و استراحت کردم. منتظر انتقال به واحد جدید هستم و دستم به کار نمیره. اوضاع دفتر متین و میترا رو هم سر و سامون بدیم و با قوت برم توی سمت جدیدم. امیدوارم متین هم در آزمون پیش رو موفق باشه.
- ۹۸/۰۸/۲۲