خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

مدیتیشن با آهنگ گیم آو ترونز

دوشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۸، ۱۲:۵۴ ق.ظ

متین مدیتیشن میکنه، با آهنگ های مختلف، اما با آهنگی که آریا پادشاه وایت واکرها رو کشت، بیشتر از همه کار میکنه. الان هم در تخت مشغول مدیتیشن قبل از خوابه. منم چون عصر خوابیدم، خوابم نمیاد و روی صندلی راحتی نارنجی هال ولو شدم و بعد مدت ها اومدم وبلاگ و دارم خزعبلاتی می نویسم. اوضاع سر کار من که خیلی خوب شده، مسئولم هم خوب تر.

جمعه آرمین و زهره و آراد برای ناهار خونه ما بودند. آراد به حرف افتاده و برای اولین بار بهم گفت عمو و برای اولین بار اسم متین رو صدا زد. من با اطمینان میگم که توی عمرم، بچه ای شیرین تر از آراد ندیدم.

توی هفته ای که گذشت، اوسنه باباسبحان محمود دولت آبادی رو خوندم. جالب بود که سال ۹۳ هم این کتاب رو خونده بودم ولی هیچ چیزی ازش یادم نمی اومد.

امروز سمنان برف اومد ولی جون دار نبود و چیزی هم روی زمین ننشست. امروز برای اولین بار به اتاق علی توی اداره رفتم که در مقایسه با اتاق ما، هتل حساب میشه. 

اوضاع مملکت هم به حدی قاراشمیش شده که حوصله اش رو ندارم. فقط اعصابرخودمون رو جمع کنیم هنر کردیم. هر روز با خبری بد روز رو شروع میکنیم و با خبرهای بدتر به اتمام میرسونیم. حالم از همه چی داره بهم میخوره. انگار عفونت همه جا رو برداشته. جوری که حرکت رو از آدم میگیره و رخوت و جمود و یخ زدگی، تمام شئونات آدمیزاد رو در برمیگیره. واقعا دلم میخواد اگه اخوان ثالث زنده بود، چه شعری برای زمونه الان می گفت. مطمئنم این شعرهاش، گوی سبقت رو از زمستان و آخر شاهنامه هم می برد.

  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی