خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

برف باریده بود به روی خار و خارا سنگ

سه شنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۸، ۰۵:۴۸ ب.ظ

امروز صبح روز تعطیل برای برداشت اطلاعات رفتیم سمت ایوانکی. تا گرمسار همه چی طبیعی بود. دو تا جاده گردنه ای بعد گرمسار رو که رد کردیم دیدیم تمام دشت سفیده. یادم نمیاد ایوانکی رو اینجوری دیده باشم. انقدر برف بود و یخ که نتونستیم کارمون رو انجام بدیم. هوا هم سوز بدی داشت. اومدیم سمت گرمسار و عکس های اونجا رو گرفتیم و برگشتیم سمنان. 

رسیدم خونه دیدم متین مشغول خیاطیه و منم مشغول خوندن متن منثور شاهنامه شدم. وسطاش خوابم برد و بعد متین بیدارم کرد و با هم ناهار خوردیم و متین مجدد رفت سراغ خیاطی و منم مشغول ادامه شاهنامه.

دیشب شام خونه آرمین و زهره بودیم و چقدر خوش گذشت و چه شامی خوردیم. ساندویچ هایی که آرمین میزنه حرف نداره.

  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی