معلمی متین و فروش خونه
سه شنبه هفته گذشته، دل رو زدم به دریا و به اتفاق متین رفتیم خونه بابا و در مورد فروش خونه و رفتن به یه جای بهتر باهاش صحبت کردیم. بابای منم که کلا سر کوچکترین تغییر، حالش بد میشه و سه چهار روزی میره تو لک و غذا نمیخوره و از این حرفا. حالا اگه این تغییر خونه عوض کردن باشه که دیگه هیچی. بیچاره کرد ما رو تا حالش خوب بشه. خدا رو شکر الان حالش خوبه و منتظر علی هستیم تا بریم سراغ فروش خونه و رفتن به جای جدید.
از اداره و کار هم خبر خاصی نیست و همه چیز مرتب و تحت کنترل هست فقط امروز متوجه شدیم تمام المان های حقوق ما رو زدند که افزایش حقوق حکم سر سال رو اعمال نکنند، یعنی عملا من دارم اندازه پارسال حقوق می گیرم و تمام چیزایی که سرسال میان میگن حقوق کارمندان 15%، یا 20% افزایش یافت، دروغی بیش نیست.
متین معلم شده و اولین کلاس درسش هم 15 شهریور برگزار شد. این چند وقتی هم که رفته سر کلاس ها، بازخوردها عالی بوده و همه ازش رضایت دارند.
اوضاع و احوال باغ هم به راهه و سازه آلاچیق تموم شده و ضد زنگ و زنگش هم زده شده. انشاالله فردا میریم برای باقی مونده رنگ آمیزی و روزهای آینده، چادرش رو نصب می کنیم.
- ۹۹/۰۶/۲۶