خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

باد آمد، دیوار باغ ریخت

سه شنبه, ۸ مهر ۱۳۹۹، ۱۲:۳۲ ب.ظ

دیروز از سر کار که رسیدم، مشغول شستن دست و صورت بودم که همسایه باغ به ما زنگ زده که آقا باد زده و دیوار ریخته. ناهار هم قورمه سبزی خوشمزه ای داشتیم. گفتم نمیشه بی خیال این قورمه سبزی شد. پس با خیال راحت قورمه سبزی رو خوردم و بلافاصله رفتیم به باغ و دقیقا به خاطر توری های نانویی که روی فنس ها کشیده بودیم، باعث شده بود دیوار بریزه. خلاصه بنا جور شد و دیوار رو بنا کردیم تا انشاالله اگه باد نباشه، امروز بریم و فنس ها رو علم کنیم. الان شاهرود هستم و سرویس تپ چنجر داریم. هوا بی نهایت عالی و فقط دلم هوای قورمه سبزی رو داره و دیدار متین. 

  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی