سه شنبه 22 مهر 99
این روزها به زور از خواب بیدار میشم. هوا داره کم کم سرد میشه، اوضاع کرونا وخیم تر، اوضاع مملکت از اون هم وخیمِ وخیم تر و روحیه و امید ما هم به زندگی متلاشی تر. نرم افزار تست مقاومت زمین رو به سامون رسوندم. بعد درگیر نرم افزار روغن شدم که تازه بسم الله شو گفتم و از قراری که معلومه، کار سختی در پیش دارم ولی امیدوارم اون رو هم مثل نرم افزار های دیگه به سامون برسونم.
عصر ساعت 4 رسیدم خونه و متین قورمه سبزی به نسخه رشتی درست کرده بود و به جای لوبیا قرمز، لوبیا چشم بلبلی ریخته بود و واقعا خوشمزه شده بود. با ولع و اشتهای همیشگی، غذا رو خوردم و بعد یک ساعتی استراحت کردم و شام هم پایین بودیم و مامان کتلت درست کرده بود.
آخر هفته شلوغی دارم. پنجشنبه هم کشیک هستم و هم باید برم دنبال کار وام بانک رفاه. جمعه هم به رضا قول دادم برای نرم افزار مونیتورینگ کیفیت توان که باهاش بریم پست آهوان و به سرانجام برسونیمش. فروش خونه هم هنوز در جریان هست و معلوم نیست کی به سرانجام برسه.
- ۹۹/۰۷/۲۳