دیدار با مرگ
يكشنبه, ۲۹ فروردين ۱۴۰۰، ۰۲:۵۰ ب.ظ
پنجشنبه گذشته، یکی از بدترین و عجیب ترین شب های زندگی ما بود. به اتفاق دوستان توی خونه پدر وحید در شهمیرزاد بودیم. هوا عالی بود و فوق العاده. هنوزچند دقیقه ای از ورودمون به خونه نگذشته بود که اون اتفاق افتاد. من و متین چون روزه بودیم، افطار رو خونه بابا و مامان من بودیم و دیرتر از بقیه رسیدیم. هنوز که چند روز از اون اتفاقات میگذره، هنوز نتونستم خودم و وضع جسمی خودم رو جمع و جور کنم.
از دیشب شروع کردم به خوندن کتابهای کارلوس کاستاندا که 7 سال پیش از انقلاب تهران خریدم، حدود 450 هزار تومن و لای اونا رو هم باز نکرده بودم. از تعلیمات دون خوان که اولین کتاب کاستاندا بود شروع کردم و جالب بود که این کتاب رو نداشتم. توی نت پیداش کردم و با گوشی 130 صفحه اش رو خوندم. خلاصه درگیرم تا ببینم چی میشه. ما که از این زندگی هیچ نفهمیدیم. تمام.
- ۰۰/۰۱/۲۹