واکسن زدم
جمعه, ۱۵ مرداد ۱۴۰۰، ۰۳:۱۴ ب.ظ
امروز صبح واکسن زدم. تمام مدت رفتن و برگشتن تو دلم با مهکامه بودم.
کاش میشد برم دنبالش.
کاش امیر بود.
وحید هزار مدل نوشیدنی برام گرفت.قندی نمکی ترش خنک و.....
هر جرعه ش برام زهرمار بود.
خیلی گریه کردم. بعد هم خوابم برد، دوباره امیر رو دیدم. هربار که خوابش رو میبینم یه طرف بدنم بیحس میشه.
امیر ما حواسمون به خانواده ت هست. کاش کاری از دستمون ساخته بود😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
- ۰۰/۰۵/۱۵