زندگی و دیگر هیچ
دیروز یعنی چهارشنبه 3 شهریور هم روز شلوغی بود. اما دلیل این شلوغی از سه شنبه شروع شد. صبح سه شنبه ماشین رو روشن کردم که بیام اداره. تا دنده عقب گرفتم صدای عجیبی از ماشین بلند شد. پیاده شدم دیدم نگهدارنده های پلاستیکی اگزوز که بعد فهمیدم اسمشون "منجید" هست، پاره شدند و کل سیستم اگزوز روی زمین افتاده. هر چی ور رفتم دیدم نمی تونم اگزوز به اون سنگینی رو درست کنم و برم سمت اداره. میخواستم اسنپ بگیرم که شانس آوردم و علی از آسانسور اومد پایین و باهاش اومدم اداره. ماشین هم گذاشتم خونه تا بعدا تکلیفش رو روشن کنم. کل سه شنبه رو درگیر اولین روز تست های تحویل گیری پست جدیدمون بودم. وسط های تست هم رییس زنگ زد که چهارشنبه یا پنجشنبه رو برای کار مشترکمون وقت بذارم. منم بهش گفتم چهارشنبه هستم و پنجشنبه میخوام برم سر تست ها.
خلاصه اینطور شد که چهارشنبه تا از خواب بیدار شدم، رفتم و اگزوز رو درست کردم. بعد با متین رفتیم شهرک غرب برای مبل هامون. بعد رفتیم نمایندگی ایران خودرو که گفت خودرو رو احتمالا آخر شهریور تحویل میدن. بعد هم اومدیم خونه. صبحونه ای خوردم و رفتم معاونت منابع انسانی و دو تا نامه سابقه خودم رو گرفتم و اومدم معاونت خودمون و برای شرکت های سابق خودم فکس و واتس اپ کردم. بعد که اومدم خونه ناهاری خوردیم و استراحتی کردیم و ساعت 19 رفتم سمت اداره و تا ساعت 20:30 با رییس درگیر فرم های صورت وضعیت قرارداد بعد بودیم. بعد از اداره هم رفتم سنگکی و 5 تا سنگک گرفتم و اومدم خونه.
آخر شب ه مبه اتفاق متین، دومین فیلم از "سه گانه کوکر"، یعنی "زندگی و دیگر هیچ" عباس کیا رستمی رو دیدیم. چقدر این فیلم زیباست و نگاه کیارستمی به موضوعات. در مورد موسیقیش می خوندم که قرار بوده حسین علیزاده، موسیقی این فیلم رو بسازه که با هم به توافق نرسیدند و بعدا علیزاده، آلبوم "آوای مهر" که موسیقی های ساخته شده برای این فیلم بوده رو مستقلا به بازار عرضه و تقدیم به زلزله زدگان رودبار و منجیل کرده. جالب بود فقط یک جا در فیلم و حدود چند ثانیه ای موسیقی علیزاده پخش شد و مابقی با موسیقی کلاسیک اروپایی پر شده بود و نتونستم بفهمم که موسیقی مال کیه. باید برم سراغش و ته و توشو در بیارم.
خدا رحمتت کنه کیارستمی که خیلی ها تو رو نشناختند، اولیش خودم. تمام!
- ۰۰/۰۶/۰۴