خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

من هم واکسن زدم!

پنجشنبه, ۴ شهریور ۱۴۰۰، ۰۵:۱۳ ب.ظ

امروز سومین روز تست های تحویل گیری پست جدید بود و دومین روز من برای نظارت بر تست ها. یهو روز شلوغی شد. اول علی زنگ زد و پول میخواست برای خرید ماشین جدید. ساعت 11:22، مسئول دفتر معاونت زنگ زد که ساعت سه و نیم عصر با کارت ملی بریم فلان جا برای تزریق واکسن کرونا. آخه مگه میشه یهو به آدم بگن، اونم مایی که تا ساعت 6-7 عصر سر تست ها هستیم. کارت ملی هم که نداریم. به حسین هم زنگ زده بودند و به دوست دیگمون هم همین طور. هر کدوم به امید اون یکی که بمونه و ما بریم تزریق واکسن. خلاصه هماهنگ کردیم که مشاور بخش آخر کار رو تحویل بگیره و ما بریم برای تزریق واکسن. بعد محسن زنگ زد و 400 تومن میخواست. مهندس گ. هم می خواست که باهاشون بریم یه اقامتگاه بوم گردی، بچه های خودمون هم میخواستند بریم شهمیرزاد که همه رو هم به خاطر واکسن و هم به خاطر خستگی و واکسن و کارهای فردا که باید تا شنبه تحویل بدم، کنسل کردم.

خلاصه ساعت 16 عصر به طرف سمنان حرکت کردیم و ساعت 16:30 واکسن سینوفارم زدم. با کارت شناسایی اداره و گواهینامه رانندگی و تایید نماینده اداره، واکسن زدم و اومدم اداره تا هم عکس ها رو از دوربین خالی کنم و هم به کارهای مونده برسم. متین هم شاگرد داره و سومین جلسه آموزش زبان آنا در خونه ماست.

امیدوارم همه مردم دنیا زودتر واکسن بزنن و شر این مریضی لعنتی از سر دنیا کم بشه. الهی آمین.

  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی