بعد مدتها
يكشنبه, ۱۱ مهر ۱۴۰۰، ۰۷:۵۶ ب.ظ
ساعت چهار و ربع رسیدم خونه. برنامه تست های امروز به بن بست خورد و برگشتیم اداره. امروز بعد مدتها، عصر خوابیدم. آنا هم نیومد و تا حدود ساعت 7 هم من و هم متین استراحت کردیم. ساعت 19، طه اومد و متین الان داره بهش درس میده و منم همچنان درازکش روی تخت و منتظر شروع شدن کشتی فینال حسن یزدانی و دیوید تیلور و بعد هم کشتی فینال امیرحسین زارع.
خونواده متین هم انگار نمیتونن بیان سمنان و منم منتظر اولین فرصت، برای اتمام تست ها و سفر به رشت، بگذریم که متین چقدر شلوغ شده این سال تحصیلی جدید.
پ. ن:
خیلی بده که بدونی و عیان هم هست که باید هر روز، فرد یا افرادی رو ببینی که در عین دورویی و گرگ صفتی، نقاب دینداری و... میزنن. به قول حافظ، واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند، چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند.
- ۰۰/۰۷/۱۱