خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

ارغوان ابتهاج

يكشنبه, ۲۵ مهر ۱۴۰۰، ۱۰:۱۸ ب.ظ

امشب شام خونه بابا بودیم. علی یه کلیپ صوتی از ابتهاج پخش کرد که داشت در مورد ارغوان شعر میخوند. علی خیلی تحت تاثیر قرار گرفته بود. همین جوری بهش گفتم میدونی ارغوان چیه؟ گفت نه. باورم نمیشد. داستان درخت ارغوان ابتهاج و خونه ارغوان رو براش تعریف کردم. می گفت فکر میکردم ارغوان یه آدمه. حالا فکر کن چقدر شعر یا کتاب و شخصیت هست که ما شان آفرینش اونها رو نمی دونیم.

بعد از شام اومدیم بالا و سریع لباس پوشیدیم و نیم ساعتی پیاده روی کردیم و چقدر حالمون خوب شد. فردا باید برم اداره مرکزی و با حسین، تست شیت ها رو بررسی کنیم. 

  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی