خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

کشیک آنکال

جمعه, ۶ مرداد ۱۴۰۲، ۰۲:۵۴ ب.ظ

ما توی کاری که بهش مشغول هستیم، یه لیست کشیک داریم و هر پنج روز بکبار، نوبت کشیک اکیپ و گروه ماست و به صورت آنکال کشیک هستیم و روزهای تعطیل هم از ساعت ۸ تا ۱۳، باید توی اداره حضور داشته باشیم که من به دلایل زیاد، معمولا نمیرم. اگر حادثه ای پیش بیاد، مرکز با سرپرست کشیک هماهنگ میکنه و پیمانکار هم میره سراغ رفع مشکل. حالا اگه حادثه گسترده یا غیر قابل حل باشه، ما هم درگیر میشیم.

توی این شش سال و اندی که در شغل فعلی هستم، دو بار من هم درگیر ماجرا شدم. یک بار چند سال قبل بود (دقیقا ۱۰ تیر ۱۳۹۷) که حادثه ای در گرمسار پیش اومده بود و سرپرست کشیک ساعت ۹.۳۰ شب زنگ زد که یه ربع بعد بیام اداره تا بریم گرمسار و رفتیم و کارها رو پیگیری کردیم. دفعه دوم هم دیشب بود که ساعت ۷ عصر، سرپرست کشیک زنگ زد و برای حادثه ای که پیش اومده بود، رفتیم سرخه و سه ساعتی درگیر کار بودیم و ساعت ۱۱ برگشتم خونه.

کار من عملا یه کار پشت میزیه، ولی خودم کارهای میدانی رو بیشتر دوست دارم. به خاطر همین از تیپ اتفاقاتی مثل اتفاق دیشب که هم میدانی هست و هم باید برای رفع مشکل فکر و چاره ای پیدا کرد، خیلی خوشم میاد. و از اونجایی که عاشق زندگی شبونه هستم و از روز بدم میاد، کاری مثل دیشب رو که کار در شب بود رو خیلی ترجیح میدم. این مدت که من و متین مریض بودیم، هر روزِ تعطیل یا هر روز که خونه بودیم، حدود ساعت ۱۲ تا ۱ ظهر از خواب بیدار میشدیم و از اونور تا ۴ و ۵ صبح بیدار بودیم. البته کلا ما از اول زندگی شبونه داشتیم و با گذشت زمان شدتش بیشتر شد. خلاصه که دیشب هم شبی بود.

  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی