به طرف شاهرود
سه شنبه, ۲۴ بهمن ۱۴۰۲، ۰۷:۴۶ ق.ظ
الان دقیقا پلیس راه سمنان- دامغان و در ابتدای ورود به گردنه آهوان هستیم. دارم میرم شاهرود. تنها هستم و همکارم رفته مشهد. اورهال تپ چنجر داریم. دیشب شام منزل بابا و مامان بودیم و برای اولین بار علی و سعیده رو بعد از بازگشت از استانبول دیدیم و سوغاتی های سفر رو هم دریافت کردیم.
خدا میدونه چقدر دوست دارم صبح که میشه، از رختخواب گرم و نرمم بلند نشم و تا ابد لای اون پتو بمونم و دنیا و مافیها رو نگاه نکنم، اما زهی خیال باطل. باید سیگار رو کمتر کنم. کم کم ضعف جسمانی و رفتن رو به پیری داره خودش رو نشون میده. حداقل خودم شعله های آتش پیری و بیماری رو بیشتر نکنم، کاش بشه. همین.
- ۰۲/۱۱/۲۴