لات های کوچه خالی
بعد مدتها چیزی برای یادگار می نویسم. با اینکه سعی کردم چیزی از سیاست و سیاستمداران ننویسم، ولی بالاخره زندگی اجتماعی من و تمامی افراد این جامعه به زندگی و مشی عده ای سیاسیون گره خورده.
دیشب خبری اومد که موجود انسان نمایی به اسم امیرحسین قاضی زاده هاشمی و الان موجود اسفل السافلینِ پست فطرتِ لاتِ کوچه خلوتی به اسم علیرضا زاکانی، از ادامه انتخابات ریاست جمهوری انصراف داده اند.
در مملکتی که هنوز در پیش قدم های اولیه تجربه های سیاسی با مشارکت عمومی هست، طبعا چنین اتفاقاتی ناگزیر هست، اما وقتی دومین بار هست که این دو تا لات چاله میدون تایید میشن و نوبت رو از دو تا انسان دیگه می گیرند، وقت و هزینه مملکت و مردم رو به گند می کشند و چاکِ چاهِ دهنشون رو باز می کنند و لجن پراکنی می کنند و خودشون رو معصوم و پاک دست و ... جلوه میدند، باید ساز و کاری اندیشید تا توی همین ساختار تخیلی، کسی جرات نکنه چنین غلط هایی بکنه.
من که چهل سالمه و دیگه امیدی به این جماعت و این ساختار ندارم، اما نباید اجازه داد لجن هایی مثل این دو فقره بوزینه های خلقت، دوباره و چند باره چنین غلط های اضافه ای بکنند.
پ.ن:
این متن رو با خشمی بسیار بسیار زیاد نوشتم و این خشم رو مثل همیشه، به سایر خشم های فروخفته خودم افزودم. نوشتم تا اگر روزی زنده بودم و دوباره اینجا رو مرور کردم یا کسی سالها بعد اینجا رو خوند، بدونه ما در اجتماع خودمون، با چه موجودات کثیفی زندگی می کردیم و زندگیمون به دست چه لات های عربده کش ترسویی گره خورده بود.
ضمنا طرفدار هیچ دسته و نامزد دیگه ای هم نیستم. اما از جماعت جلیلی و قالیباف و این دو تا بوزینه ای که در بالا اسمشون رو آوردم، با تمام وجود متنفرم.
اما آرزو دارم از میون این همه موجود پست فطرت، فقط عاقبت این زاکانیِ نجس رو ببینم. آمین.
- ۰۳/۰۴/۰۷
همین که داری از خشم دق میکنی ینی لاتای کوچمون خیلی خفن و کاربلدن😎 باشگاه و تراپی یادت نره تا سکته نکردی🤪✌️