خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

در مسیر بازگشت از شاهرود (تست های بوشینگ جدید)

پنجشنبه, ۱۹ مهر ۱۴۰۳، ۰۷:۰۷ ب.ظ

دیروز بعد از سه روز حال زار و نزار، بالاخره رفتم سر کار. صورت وضعیت تیر ماه رو نهایی کردم و می خواستم برم سراغ صورت وضعیت مرداد که باز خرده فرمایشات حضرات شروع شد و از کارم موندم. عصر کارم که تموم شد اومدم خونه‌ی سمنان‌. دنبال پیچ های پایه نگهدارنده تلویزیون گشتم که پیدا نشد. یادم افتاد که تلویزیون بابا شبیه ماست. رفتم طبقه پایین و سری به بابا زدم و آمار نمونه پیچ رو هم در آوردم. بابا بعد از بیماری مامان خیلی حال روحی مناسبی نداره، حتی بعد از ۱۲ سال که از ترک سیگارش به خاطر بیماری قلبی می گذشت، دوباره شروع کرده به تک و توک سیگار کشیدن. خلاصه که در ابتدای راه بیماری مادر، بابا هم این طور درگیر شده. کمی پیش بابا نشستم و بعد با ماشین اومدم منزل شهمیرزاد. متین هم خسته بود. برام املت درست کرده بود‌. آفتاب داشت غروب می کرد که من تازه شروع کرده بودم به خوردن ناهار.

نیم ساعتی خوابیدم و قرار شد بریم سمنان. چون علی و مادر هم داشتند از تهران بر می گشتند. انگار رادیو دارو گیر نیومده بود و نوبت پت اسکن به تعویق افتاده بود. حدود ساعت نه و ربع شب رسیدیم سمنان. من سریع رفتم آرایشگاه محل و بعد به مادر و پدر سر زدم. بعد اومدیم بالا و هر کدوممون روی مبل سه نفره  خودش دراز کشید و خوابید.

اما امروز صبح باید میرفتم ماموریت. ساعت شش و نیم بیدار شدم و لباس پوشیدم و چون متین ماشین رو می خواست، اسنپ گرفتم و اومدم اداره. راس ساعت ۷ صبح با راننده به طرف شاهرود حرکت کردیم. برنامه تست های بوشینگ تعویضی جدید بود که حدود چهل دقیقه قبل تموم شد و الان در مسیر بازگشت به سمنان هستم و الان در کمربندی دامغان که از شهر دامغان عبور کردیم.

صبح چون خیلی گشنه بودم و باید دارو هم میخوردم، قبل از پست، یه جای خیلی قدیمی ولی جالب که وصفش رو شنیده بودم، نگه داشتیم و صبحونه خوردیم. املت و چای. خیلی خوشم اومد. بعد رفتیم سر تست که با تاخیر زیاد شروع شد و خدا رو شکر بدون مشکل به انجام رسید. ناهار هم خورش قیمه بود که با همکاران خوردیم و دوباره تست رو ادامه دادیم تا همین چهل دقیقه پیش.

به متین زنگ زدم و شهمیرزاد بود و در منزل مهندس. چون فردا باید مجدد برای برقداری ترانس به شاهرود بیام، قرار شد امشب رو من در منزل سمنان باشم و متین در منزل شهمیرزاد. هماهنگی های ماموریت فردا هم انجام شده. منم بعد از پایان این پست میرم به خوانش سیاست نامه خواجه نظام الملک طوسی گوش بدم و خستگی در کنم تا برسیم به سمنان. والسلام.

  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی