خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

چه مستیست ندانم که رو به ما آورد...

جمعه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۹، ۰۳:۲۶ ق.ظ

چند روز پیش، دوستم عارف، فایلی صوتی از سید خلیل عالی نژاد فرستاد که شعر حافظ با این مطلع رو میخوند:

 

چه مستیست ندانم که رو به ما آورد                 که بود ساقی و این باده از کجا آورد

 

این موسیقی رو قبلا شنیده بودم ولی این بار که گوش دادم تمام روحم رو پر می کرد و حالت خلسه و سماع و هیجان بهم دست میداد. جوری که سر کار هم که هستم، توی لپ تاپ کنارم، ای آهنگ در حال پخش یا امروز که خونه بودم و مشغول امورات خونه، تمام مدت توی هدست توی گوشم در حال پخش بود. شعر حافظ و مغز شعر بک طرف، تنبور جادویی سید خلیل در گوشه شوشتری یک طرف و صدای سوزان و دردمند و قلندرانه سید خلیل از طرف دیگه، ملغمه ای درست شده بود که آدم رو به سماع می برد. جالب اینه که این موسیقی انگار گوشه خانقاهی یا دکنج خلوتی و محفلی ضبط شده و کیفیت خیلی زیادی نداره، اما بنا به شعر دیگر جناب حافظ که "چون جمع شد معانی، گوی بیان توان زد"، چون همه چی جمع شده و مهیا، اثری ناب از کار در اومده و اثری هنری، همون که به قول رضا قاسمی بزرگ، آدم رو جادو می کنه. جادو شدن یعنی مفعول بودن و افتادن در ورطه ای که هیچ ندونی ازش و همین جادوی صدای سید خلیل و تنبورشه که تو رو میبره به لامکانی که هیچ نمی دونیه چیه، ولی در عین بی قراری، قراره عجیبی بهت میده. روحت شاد سید.

  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی